یکی از دغدغه های ما، این است که انسان کیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ چه حالت هایی؟ وقتی که بتوانیم انسان را بشناسیم، بهتر می توانیم فهم کنیم که هدف از وجود چنین کسی در این جهان چیست و او با این ویژگی هایی که دارد، چه وظایفی بر عهده اش است.
در این راستا، صرفا از آیات و روایات مدد می گیریم و ان شاالله در پستهای مختلف به بیان آن ها می پردازیم:
1. انسان ترکیبی از تن و روح الهی
انسان،ترکیبی است از تن و روح. این بیان در آیات مختلفی از قرآن بیان شده است:
« وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَـنَ مِن سُلَــلَةٍ مِّن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلْنَـهُ نُطْفَةً فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَـمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَـمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَــلِقِينَ» . المؤمنون : ۱۲ ـ ۱۴ . «و ما انسان را از عصاره اى از يك گل آفريديم . سپس او را آبى در آرامگاهى استوار نهاديم . سپس ، آن آب را آويزكى ساختيم . بعد ، آن آويزك را گوشتْ پاره اى ساختيم . بعد آن گوشتْ پاره را استخوان ساختيم . بعد ، آن استخوان را گوشت پوشانديم . سپس آن را خلقى ديگر پديد ساختيم . پس آفرين بر خدا كه بهترينِ آفرينندگان است!»
« وَ بَدَأَ خَلْقَ الْاءِنسَـنِ مِن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَــلَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ * ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَـرَ وَ الْأَفْـئدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ» السجدة : ۷ ـ ۹ . «و آفريدن انسان را از گِلى آغاز كرد . سپس نسل او را از چَكيده اى از آبى پست قرار داد . سپس او را بپرداخت و از روح خويش در او دميد و برايتان گوش و ديدگان و دل ها قرار داد . چه اندك ، سپاس مى گزاريد» .

همچنین، ائمه معصومین علیهم السلام نیز به این ترکیب، اشاره های موجز و مفصل داشته اند. این اشاره ها بیشتر از چیزی است که در این جا آورده ایم.به اختصار مواردی از کلام معصومین علیهم السلام را ذکر می کنیم:
- الإمام عليّ عليه السلام :إذا نَمَتِ النُّطفَةُ أربَعَةَ أشهُرٍ ، بُعِثَ إلَيها مَلَكٌ فَنَفَخَ فيهَا الرّوحَ فِي الظُّلُماتِ الثَّلاثِ ، فَذلِكَ قَولُهُ : «ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَلْقًا ءَاخَرَ» يَعني نَفَخَ الرّوحَ فيهِ امام على عليه السلام : چون چهار ماه از رشد نطفه گذشت ، فرشته اى نزدش فرستاده مى شود و در آن تاريكى هاى سه گانه ، در او جان مى دهد . اين است فرموده او كه : «سپس ، او را آفرينشى ديگر ، پديد ساختيم» ؛ يعنى در او جان دميد .[1]
- الإمام الباقر عليه السلام ( ـ في قَولِهِ تَعالى : «ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَل ) : فَهُوَ نَفخُ الرّوحِ فيهِ. امام باقر عليه السلام ( ـ در باره سخن خداى متعال : «سپس او را آفرينشى ) اين آفرينش ، [مرحله ]دميدن جان در اوست . [2]
- الإمام الصادق عليه السلام ( ـ لَمّا سُئِلَ عَن قَولِهِ تعالى : «وَ نَفَخَ ) : مِن قُدرَتِهِ .امام صادق عليه السلام ( ـ در پاسخ به پرسش از فرموده خداى متعال ) طم : «و در او از روح خود دميد» ؛ يعنى از قدرت خود .[3]
- قال الصادق عليه السلام :عِرفانُ المَرءِ نَفسَهُ أن يَعرِفَها بِأَربَعِ طَبائِعَ ، وأربَعِ دَعائِمَ ، وأربَعَةِ أركانٍ ؛ فَطَبايِعُهُ : الدَّمُ وَالمِرَّةُ وَالريحُ وَالبَلغَمُ . ودَعائِمُهُ : العَقلُ ، ومِنَ العَقلِ الفَهمُ وَالحِفظُ . وأركانُهُ : النّورُ وَالنّارُ وَالرّوحُ وَالماءُ . وصورَتُهُ طينَتُهُ . فَأَبصَرَ بِالنّورِ ، وأكَلَ وشَرِبَ بِالنّارِ ، وجامَعَ وتَحَرَّكَ بِالرّوحِ . ووَجَدَ طَعمَ الذَّوقِ وَالطَّعامِ بِالماءِ . فَهذا تَأسيسُ صورَتِهِامام صادق عليه السلام : خودشناسى انسان ، اين است كه بداند داراى چهار طبع و چهار ستون و چهار رُكن است . چهار طبع او عبارت اند از : خون و صفرا و باد و بلغم . ستون هايش عبارت اند از : خِرد كه از خِرد فهم و حافظه مايه مى گيرد . و اركانش عبارت اند از : نور و آتش و روح و آب . و صورتش سرشت اوست ، پس با نور مى بيند ، به واسطه آتش [حرارت مزاج] مى خورد و مى آشامد ، به واسطه روح ، مجامعت مى كند و حركت مى كند ، و به واسطه آب ، مزه چشايى ها و غذا را حس مى كند . اين است بنياد صورت او . [4]
————————
[1] الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۹۳ نقلاً عن ابن أبي حاتم ؛ بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۳۸۳ ح ۱۱۰ .
[2] تفسير القمّي : ج ۲ ص ۹۱ عن أبي الجارود ، بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۳۶۹ ح ۷۵ .
[3] بصائر الدرجات : ص ۴۶۲ ح ۸ ، بحارالأنوار : ج ۲۵ ص ۶۹ ح ۵۳ .
[4] تحف العقول : ص ۳۵۴ ، علل الشرائع : ص ۱۰۸ ح ۶ نحوه ، بحارالأنوار : ج ۶۱ ص ۳۰۲ ح ۸ .