• خانه
  • تماس  
  • ورود 

من کیستم؟ 3

08 اسفند 1391 توسط قلم

 

3. ترکیب عقل (خرد)و شهوت(خواهش)

انسان، موجودی است که هم نیاز و خواهش های نفسانی که از آن تعبیر به شهوت می شود دارد و این امکان را دارد که شهوتش بر عقلش چیره شود و هم دارای عقل و خردی است که این شهوت را کنترل می کند و بر او چیره می شود. مصادیق این چیرگی، در تاریخ بسیار دیده شده است. این بیان در روایات نیز بیان شده است. برای نمونه، روایتی از امام صادق علیه السلام را که به خوبی این ویژگی انسان را بیان کرده اند می آوریم:

عن عبد اللّه بن سنان سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّه ِ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ عليه السلام فَقُلتُ : المَلائِكَةُ أفضَلُ أم بَنو آدَمَ ؟ فَقالَ : قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام : إنَّ اللّه َ عَزَّ وجَلَّ رَكَّبَ فِي المَلائِكَةِ عَقلاً بِلا شَهوَةٍ ، ورَكَّبَ فِي البَهائِمِ شَهوَةً بِلا عَقلٍ ، ورَكَّبَ في بَني آدَمَ كِلَيهِما ، فَمَن غَلَبَ عَقلُهُ شَهوَتَهُ فَهُوَ خَيرٌ مِنَ المَلائِكَةِ ، ومَن غَلَبَت شَهوَتُهُ عَقلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ البَهائِم

علل الشرائع ( ـ به نقل از عبد اللّه بن سنان ـ ) : از ابو عبد اللّه امام صادق عليه السلام پرسيدم : فرشتگان برترند يا آدميان؟ فرمود : «اميرمؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام فرمود : خداى توانا و بزرگ ، در فرشتگان ، خِرد نهاد ، بى خواهش و در چارپايان ، خواهش نهاد ، بى خرد و در آدميان ، هر دو را نهاد . پس هر كس خِردش بر خواهشش چيره آيد ، او از فرشتگان ، بهتر است و هر كس خواهشش بر خردش چيره آيد ، او از چارپايان ، بدتر [و پست تر] است .

علل الشرائع : ص ۴ ح ۱ ، مشكاة الأنوار : ص ۴۳۹ ح ۱۴۷۴ نحوه ، بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۲۹۹ ح ۵ .

 

 نظر دهید »

من کیستم؟ 2

28 بهمن 1391 توسط قلم

2. ترکیبی از عقل و صورت(خرد و پیکر)

یکی دیگر از ویژگی هایی که انسان دارد و به آن می توان تعریف کرد و از دیگر موجودات بازشناخت، این است که انسان، ترکیبی از عقل و خرد و صورت و پیکر است. حالا این که مگر صوره، این قابلیت را ندارد که عقل و خرد را در خود جای دهد و حالا در انسان که جای گرفته ، شده از ویژگی های برجسته او، نیاز به بحثی عمیق دارد که عقل و صورت هر کدام ورابطه هایشان و جایگاه و ظرفشان تبیین شود.

این ترکیب را از روایات می توان یافت. برخی از این دسته روایات جهت نمونه آورده می شود:

- رسول اللّه صلى الله عليه و آله : يا مَعشَرَ قُرَيشٍ! إِنَّ حَسَبَ الرَّجُلِ دينُهُ ومُروءَتَهُ خُلُقُهُ وأصلَهُ عَقلُهُ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى گروه قريش ! حَسَب و نَسَب مرد ، دين اوست ، و آدميتش اخلاق اوست ، و اصل و ريشه او خِردش . [1]


- الإمام علي عليه السلام : الإِنسانُ عَقلٌ وصورَةٌ ، فَمَن أخطَأَهُ العَقلُ ولَزِمَتهُ الصّورَةُ لَم يَكُن كامِلاً ، وكانَ بِمَنزِلَةِ مَن لا روحَ فيهِ ، فَمَن طَلَبَ العَقلَ المُتَعارَفَ فَليَعرِف صورَةَ الاُصولِ وَالفُضولِ فَإِنَّ كَثيرا مِنَ النّاسِ يَطلُبونَ [الفُضولَ] ويُضَيِّعونَ الاُصولَ ، مَن أحرَزَ الأَصلَ اكتَفى بِهِ عَنِ الفَضلِ.امام على عليه السلام : انسان ، خِردى است و صورتى (پيكرى) . پس هر كه خِرد از او دور شود و صورت همراهش گردد ، كامل نيست و به مانند كالبدى بى جان است ، و هر كه جوياى خِرد متعارف باشد ، بايد صورت اصول و زوايد (فروع) را بشناسد ؛ زيرا بسيارى از مردم ، دنبال فروع هستند و اصول را وا مى گذارند . هر كه اصل را به دست آورد ، از فرع بى نياز مى شود .[2]


- الإمام علي عليه السلام :أصلُ الإِنسانِ لُبُّهُ ، وعَقلُهُ دينُهُ ، ومُرُوَّتُهُ حَيثُ يَجعَلُ نَفسَهُ .امام على عليه السلام : اصل انسان ، خرد اوست ، و خِردش دين او ، و جوان مردى اش آن كه نفس خويش را كجا قرار دهد . [3]

 

——————————–
[1]الكافي : ج ۸ ص ۱۸۱ ح ۲۰۳ ، الأمالي للطوسي : ص ۱۴۷ ح ۲۴۱ ، بحارالأنوار : ج ۲۲ ص ۳۸۲ ح ۱۶ .
[2] مطالب السؤول : ص ۴۹ ، بحارالأنوار : ج ۷۸ ص ۷ ح ۵۹ .
[3] روضة الواعظين : ص ۸ ، الأمالي للصدوق : ص ۳۱۲ ح ۳۶۱ ، بحارالأنوار : ج ۱ ص ۸۲ ح ۲ .

 نظر دهید »

من کیستم؟ 1

29 آبان 1391 توسط قلم

یکی از دغدغه های ما، این است که انسان کیست؟ چه ویژگی هایی دارد؟ چه حالت هایی؟ وقتی که بتوانیم انسان را بشناسیم، بهتر می توانیم فهم کنیم که هدف از وجود چنین کسی در این جهان چیست و او با این ویژگی هایی که دارد، چه وظایفی بر عهده اش است.

در این راستا، صرفا از آیات و روایات مدد می گیریم و ان شاالله در پستهای مختلف به بیان آن ها می پردازیم:

1. انسان ترکیبی از تن و روح الهی

انسان،ترکیبی است از تن و روح. این بیان در آیات مختلفی از قرآن بیان شده است:

« وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَـنَ مِن سُلَــلَةٍ مِّن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلْنَـهُ نُطْفَةً فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَـمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَـمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَــلِقِينَ» . المؤمنون : ۱۲ ـ ۱۴ . «و ما انسان را از عصاره اى از يك گل آفريديم . سپس او را آبى در آرامگاهى استوار نهاديم . سپس ، آن آب را آويزكى ساختيم . بعد ، آن آويزك را گوشتْ پاره اى ساختيم . بعد آن گوشتْ پاره را استخوان ساختيم . بعد ، آن استخوان را گوشت پوشانديم . سپس آن را خلقى ديگر پديد ساختيم . پس آفرين بر خدا كه بهترينِ آفرينندگان است!»

« وَ بَدَأَ خَلْقَ الْاءِنسَـنِ مِن طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَــلَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ * ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَـرَ وَ الْأَفْـئدَةَ قَلِيلاً مَّا تَشْكُرُونَ» السجدة : ۷ ـ ۹ . «و آفريدن انسان را از گِلى آغاز كرد . سپس نسل او را از چَكيده اى از آبى پست قرار داد . سپس او را بپرداخت و از روح خويش در او دميد و برايتان گوش و ديدگان و دل ها قرار داد . چه اندك ، سپاس مى گزاريد» .

 

همچنین، ائمه معصومین علیهم السلام نیز به این ترکیب، اشاره های موجز و مفصل داشته اند. این اشاره ها بیشتر از چیزی است که در این جا آورده ایم.به اختصار مواردی از کلام معصومین علیهم السلام را ذکر می کنیم:


- الإمام عليّ عليه السلام :إذا نَمَتِ النُّطفَةُ أربَعَةَ أشهُرٍ ، بُعِثَ إلَيها مَلَكٌ فَنَفَخَ فيهَا الرّوحَ فِي الظُّلُماتِ الثَّلاثِ ، فَذلِكَ قَولُهُ : «ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَلْقًا ءَاخَرَ» يَعني نَفَخَ الرّوحَ فيهِ امام على عليه السلام : چون چهار ماه از رشد نطفه گذشت ، فرشته اى نزدش فرستاده مى شود و در آن تاريكى هاى سه گانه ، در او جان مى دهد . اين است فرموده او كه : «سپس ، او را آفرينشى ديگر ، پديد ساختيم» ؛ يعنى در او جان دميد .[1]


- الإمام الباقر عليه السلام ( ـ في قَولِهِ تَعالى : «ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَل ) : فَهُوَ نَفخُ الرّوحِ فيهِ. امام باقر عليه السلام ( ـ در باره سخن خداى متعال : «سپس او را آفرينشى ) اين آفرينش ، [مرحله ]دميدن جان در اوست . [2]


- الإمام الصادق عليه السلام ( ـ لَمّا سُئِلَ عَن قَولِهِ تعالى : «وَ نَفَخَ ) : مِن قُدرَتِهِ .امام صادق عليه السلام ( ـ در پاسخ به پرسش از فرموده خداى متعال ) طم : «و در او از روح خود دميد» ؛ يعنى از قدرت خود .[3]


- قال الصادق عليه السلام :عِرفانُ المَرءِ نَفسَهُ أن يَعرِفَها بِأَربَعِ طَبائِعَ ، وأربَعِ دَعائِمَ ، وأربَعَةِ أركانٍ ؛ فَطَبايِعُهُ : الدَّمُ وَالمِرَّةُ وَالريحُ وَالبَلغَمُ . ودَعائِمُهُ : العَقلُ ، ومِنَ العَقلِ الفَهمُ وَالحِفظُ . وأركانُهُ : النّورُ وَالنّارُ وَالرّوحُ وَالماءُ . وصورَتُهُ طينَتُهُ . فَأَبصَرَ بِالنّورِ ، وأكَلَ وشَرِبَ بِالنّارِ ، وجامَعَ وتَحَرَّكَ بِالرّوحِ . ووَجَدَ طَعمَ الذَّوقِ وَالطَّعامِ بِالماءِ . فَهذا تَأسيسُ صورَتِهِامام صادق عليه السلام : خودشناسى انسان ، اين است كه بداند داراى چهار طبع و چهار ستون و چهار رُكن است . چهار طبع او عبارت اند از : خون و صفرا و باد و بلغم . ستون هايش عبارت اند از : خِرد كه از خِرد فهم و حافظه مايه مى گيرد . و اركانش عبارت اند از : نور و آتش و روح و آب . و صورتش سرشت اوست ، پس با نور مى بيند ، به واسطه آتش [حرارت مزاج] مى خورد و مى آشامد ، به واسطه روح ، مجامعت مى كند و حركت مى كند ، و به واسطه آب ، مزه چشايى ها و غذا را حس مى كند . اين است بنياد صورت او . [4]


————————
[1] الدرّ المنثور : ج ۶ ص ۹۳ نقلاً عن ابن أبي حاتم ؛ بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۳۸۳ ح ۱۱۰ .
[2] تفسير القمّي : ج ۲ ص ۹۱ عن أبي الجارود ، بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۳۶۹ ح ۷۵ .
[3] بصائر الدرجات : ص ۴۶۲ ح ۸ ، بحارالأنوار : ج ۲۵ ص ۶۹ ح ۵۳ .
[4] تحف العقول : ص ۳۵۴ ، علل الشرائع : ص ۱۰۸ ح ۶ نحوه ، بحارالأنوار : ج ۶۱ ص ۳۰۲ ح ۸ .


 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

اسلایدر

سلام
خوش آمدید.
ان شاالله که مطالب خوبی رو بتونم ازتون یاد بگیرم و به دعای شما به کار ببندم.
از همه دوستانی که نظر می ذارن و به بنده، نکته جدیدی یاد می دن ممنونم.
یه خواهش هم دارم، نظرات خصوصیتون رو، در موارد خیلی ضروری، برام بزارین.
سپاس.
------------------------------------
مطالب این وبلاگ، از قلم حقیر است و اگر قصور و یا نقصانی دیدید ممنون می شم متذکر شوید.
------------------------------------
شاید بپرسین اسم وبلاگم یعنی چی. تعریفش رو بخونین و مفهومش رو فکر کنین که چرا این رو انتخاب کردم. به نتیجه رسیدید خوشحال می شم با من در میون بزارین
..........
قط‌زن ابزاری است که در آخرین مرحلهٔ تراشیدن قلم‌نی، نوک آن را روی این بستر قرار داده با یک فشار ناگهانی در زاویه مطلوب قطع می‌کنند. قط‌زن در عین حال که باید سخت و غیرقابل انعطاف باشد باید در مقابل قلمتراش کمی نرمش و انعطاف داشته باشد تا به تیغه آن آسیب نرساند.

موضوعات

  • همه
  • اعتقادی
    • خداشناسی
    • انسان شناسی
  • اشعار
  • اخلاقی
  • ارتباط با خدا
  • همه
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس