• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

سرمشق

30 دی 1390 توسط قلم

این بار می خواهم به زعم برخی ها، کودکانه بنویسم.

یادم هست وقتی انشا می نوشتیم، معلممان اول جمله را می گفت و ما کاملش می کردیم.

دلم می خواست می شنیدم صدای پر مهرش را که سخت مشتاق شنیدنش هستم.

دلم می خواست حس می کردم گرمای دستانش را و به مهر این گرما، آرامم می کرد.

دلم می خواست صدای قدم هایش را می شنیدم تا سر بلند کرده و نگاه کنم که آری! خود اوست.

دلم می خواست هایم زیاد بود موقع انشا نوشتن و همیشه در دل هم باقی می ماند.

سرمشق بعدی معلم، ایکاش بود. همیشه دلم می خواست هایم را در قالب ایکاش می گفتم و معلممان لبخند زنان، گوش می کرد به روی خود نمی آورد که تکراری است.

ایکاش می توانستم صدایش را بشنوم. ایکاش می توانستم صورتش را ببینم. ایکاش می توانستم گرمای دستانش را حس کنم.

و اکنون، معلم می گوید زیبایی ها را بنویس…می اندیشم…می نویسم:

چه زیباست وقتی کلامش را بشنوی و مست حرف هایش، دیگر هیچ کلام دیگری را کلام ندانی.

چه زیباست وقتی مهر نگاهش، با چشمانت گره بخورد و تو در مست همان یک گره، سال ها، خیره بمانی.

چه زیباست وقتی مصافحه ای می کنی و گرمای دستانش، سوزاننده ی گناهانت است و آرامش بخش خونی که در رگ های توست و به قلب و همه اعضایت می رسد…

معلم، این بار نیز می خندد. باز هم همان سه تا…می گوید بزرگ شدنت هم در همین سه بود؟!! سر به زیر می اندازم که شرمگینم. هنوز ندیدمش اخر. هنوز نشنیدمش . هنوز حسش نکردم و این ها، عشق دیرینه ایست که با من بزرگ تر شده است.

این بار از او می خواهم سرمشق بعدی را آزاد بگذارد. اجازه می دهد. می نویسم:

چقدر سخت است برای من که صدای همگان را بشنوم و از تو صدایی نشنوم1

چقدر سخت است برای من که همگان را ببینم و تو را نبینم 2

چقدر سخت است برای من که سوالی بپرسم و دیگران جوابم گویند و تو جوابم را نگویی 3...

باز هم سرمشق بعدی را می نویسم. این بار معلم است که در فکر می رود:

،هَلْ مِنْ مُعينٍ فَأُطيلَ مَعَهُ الْعَويلَ وَالْبُكاءَ؟
آيا كسى هست كه مرا يارى كند تا بسى نالة فراق و فرياد و فغان طولانى از دل بركشم؟

هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنى عَلَى الْقَذى؟
آيا چشمى مى گريد تا چشم من هم با او مساعدت كند و زار زار بگريد؟

هَلْ إِلَيْكَ يَابْنَ أَحْمَدَ سَبيلٌ فَتُلْقى؟
اى پسر پيغمبر آيا به سوى تو راه ملاقاتى هست؟

به معلمم نگاهی کردم و ملتمسانه از او پرسیدم: آیا امروز به فردایی منتهی می شود که بتوانم او را ببینم؟؟

هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنا مِنْكَ بِعِدَهٍ فَنَحْظى؟

مولای من، آيا امروز به فردايى مى رسد كه به ديدار جمالت بهره مند شويم؟



پاورقی:

1. عَزيزٌ عَلَيَّ …. وَلا اَسْمَعُ لَكَ حَسيساً وَلا نَجْوى

2. عَزيزٌ عَلَيَّ اَنْ اَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى

3. عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أُجابَ دُونَكَ وَ أُناغى

 3 نظر

فرصت از دست نرود

25 دی 1390 توسط قلم

دستمال به دست شده ام برای تمیز کردن خانه. وقتی تمیز شود چقدر همه جا برق می زند. پنجره ها که تمیز شود نور بیشتری به خانه می تابد. باید با فواصل کمتری دستمال به دست شوم برای تمیز کردن. خصوصا این جا گه گرد و غبارها زیادتر است. آینه گوشه سالن را تمیز می کنم. چه شفاف می بینم خودم را. خیره می شوم. نه به خودم بلکه به آینه. چقدر زیبا می شد اگر هر وقت به آینه نگاه می کردم، به جای خودم خدا را در آن می دیدم. آنوقت بود که آینه را همیشه همراه خودم می کردم. دستمال را در دست می فشرم و می اندیشم اینه منعکس می کند . من هم باید منعکس کنم 1. مگر نه این است که بنده ی خدا هستم. یاد این روزها و شب ها می افتم که چه مهربان تر شده است خداوند به ما 2. آنچنان در بخشایشش را باز کرده که انگار خطا کاری باقی نخواهد ماند 3. می اندیشم که او به من چه داده. این همه نعمت. این همه هدایت. یاد قوم موسی می افتم . که جندوقتی که موسی نبود، گوساله پرست شده اند. چند وقتیست مولایم نیست. هست اما من نمی بینمش. به خاطر همین غبارهایی که قلبم گرفته نمی بینمش. اما نشوم مانند قوم موسی. نکند بدتر از آن قوم شوم. باز آن ها به واسطه پیامبرشان و رحمت خداوند فرصت دوباره یافتند. اگر چه که توبه سختی بود. حساب کن، فرزند، پدر را و پدر، فرزندش را و مادر بچه اش را بکشد ….سخت بود اما باز هم توبه ای بود. 4 ثُمَّ عَفَوْنا عَنْكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ خدایا می ترسم از زمانی که مولایم بیاید و من دیگر فرصت توبه نداشته باشم. 5 يَوْمَ يَأْتي‏ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً 6 توبه که هیچ. آنان که ایمان دارند ولی عمل صالح ندارند هم، بیچاره اند. 7


باید چه کنم که خداوند، مرا جزو دسته ی بخشیده های این روزها قرار دهد؟ چه باید بکنم؟ اضطراب سراسر وجودم را می گیرد. چه باید بکنم؟ اشک سرازیر می شود. خدایا.. چه باید بکنم که مرا ببخشی؟ من که غیر از تو کسی را ندارم. 8
- مفاتیح را باز می کنم. نوشته است خواندن فلان نماز، فلان دعا، آمرزش گناهان را دارد 9 …نماز می خوانم. مرا می بخشی؟
- قران را باز می کنم. گفته ای: وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُم 10 .. .دیگران را می بخشم، مرا می بخشی؟
- دعا می خوانم 11 ربنا.. واعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا 12 … دعایم را می پذیری؟
- دست به دامن مولا و پیامبرم می شوم که برایم طلب استغفار کنند  وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ 13 … مولا جان، برایم طلب غفران می کنی؟خدایا، الان، همه چیز در دست تواست. نه..نه…،
- من هم باید کاری بکنم. من هم باید اصلاح کنم 14. باید دستمال بدست شوم و قلبم را تمیز کنم. باید شیشه های ورودی قلبم را گردگیری کنم تا نور مغفرتت را ببینم. تو نمی بخشی مرا ؟ هيهات …ما هکذا الظن بک و لا اخبرنا بفضلک. 15

چه زیبا امید داده اند كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ 16
تا زمانى كه مؤمن با استغفار و توبه به سوى خداوند باز مى‏گردد خداوند نيز با مغفرتش به سوى او مى‏آيد

….ممنونم خدایا به خاطر این همه امید به فضل17 و رحمتت و مغفرتت 18 .

کلام زیبای خدا و روایات زیبا رو از دست ندی. بخون ببین خدا چقدر مشتاق ماست.



1. قال رسول الله صلي الله عليه وآله : المؤمنُ مِرآةُ المؤمنِ پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : مؤمن، آينه مؤمن است. كنز العمّال:(672ـ673)

2. وَ فِي عُيُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ الْبَغْدَادِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَنْبَسَةَ عَنْ دَارِمِ بْنِ قَبِيصَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَبُّ وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِيهِ الْخَيْرَاتُ وَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّيَاطِينِ وَ يُغْفَرُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ لِسَبْعِينَ أَلْفاً فَإِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ غَفَرَ اللَّهُ لِمِثْلِ مَا غَفَرَ فِي رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى ذَلِكَ الْيَوْمِ إِلَّا رَجُلٌ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَخِيهِ شَحْنَاءُ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظِرُوا هَؤُلَاءِ حَتَّى يَصْطَلِحُوا وسائل‏الشيعة ج : 10 ص : 315

3.  بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ   وسائل‏الشيعة ج : 10 ص : 305


4.
ثمُ‏َّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَالِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ(52)وَ إِذْ ءَاتَيْنَا مُوسىَ الْكِتَابَ وَ الْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تهَْتَدُونَ(53)وَ إِذْ قَالَ مُوسىَ‏ لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتخَِّاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلىَ‏ بَارِئكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ عِندَ بَارِئكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ  إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم(بقره ، 52-45) سپس شما را بعد از آن بخشيديم شايد شكر (اين نعمت را) بجا آوريد. (52)و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را كه به موسى، كتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم تا هدايت شويد. (53)و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش) به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را [يكديگر را] به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذيرفت زيرا كه او توبه‏پذير و رحيم است.

5.  حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ
قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ فَقَالَ الْآيَاتُ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الْآيَةُ الْمُنْتَظَرَةُ هُوَ الْقَائِمُ علیه السلام فَيَوْمَئِذٍ لَا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلِ قِيَامِهِ بِالسَّيْفِ وَ إِنْ آمَنَتْ بِمَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ آبَائِهِ  عليهم السلام. (كمال الدين و تمام النعمة    ج‏1    .  ص : 13)  از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه ايشان در باره اين سخن خداى تعالى «روزى كه بعضى از آيات پروردگارت بيايد، ايمان هيچ نفسى كه پيشتر ايمان نياورده است به وى فايده نمى‏رساند»  فرمودند: آيات عبارت از ائمّه است و آيت منتظره، حضرت قائم عليه السّلام است و در روز ظهورش كه با شمشير بپاخيزد، ايمان كسى كه پيشتر ايمان نياورده باشد، به وى سود نرساند، گرچه به پدران گذشته وى ايمان آورده باشد.

6.
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتي‏ بَعْضُ آياتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إيمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ (انعام- 58 )  آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان (مرگ) به سراغشان آيند، يا خداوند (خودش) به سوى آنها بيايد، يا بعضى از آيات پروردگارت (و نشانه‏هاى رستاخيز)؟! اما آن روز كه بعضى از آيات پروردگارت تحقّق پذيرد، ايمان‏آوردن افرادى كه قبلًا ايمان نياورده‏اند، يا در ايمانشان عمل نيكى انجام نداده‏اند، سودى به حالشان نخواهد داشت! بگو: « (اكنون كه شما چنين انتظارات نادرستى داريد،) انتظار بكشيد ما هم انتظار (كيفر شما را) مى‏كشيم!» (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی)

7. …
أَوْ كَسَبَتْ في‏ إيمانِها خَيْراً … (انعام- 58 )  ، يا در ايمانشان عمل نيكى انجام نداده‏اند

8.
الهی و ربی من لی غیرک . دعای کمیل. مفاتیح الجنان.

9.  دعای «اللهم رب شهر رمضان». این دعا  باعث آمرزش گناهان چهل ساله است. «
اللهم رب شهر رمضان الذی انزلت فیه القرآن، و افترضت علی عبادک فیه الصیام . صل علی محمد و آل محمد و ارزقتی حج بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کل عام و اغفر لی تلک الذنوب العظام فانه لا یغفرها غیرک یا رحمن یا علام» به مفاتیح تعقیبات مشترکه ماه مبارک رمضان رجوع کنید.

10.
وَ لا يَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبى‏ وَ الْمَساكينَ وَ الْمُهاجِرينَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ (النور : 22)   آنها كه از ميان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند آنها بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟! و خداوند آمرزنده و مهربان است‏

11. قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
عَلَيْكُمْ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاءِ فَأَمَّا الدُّعَاءُ فَيُدْفَعُ بِهِ عَنْكُمُ الْبَلَاءُ وَ أَمَّا الِاسْتِغْفَارُ فَتُمْحَى بِهِ ذُنُوبُكُمْ وسائل‏الشيعة ج : 10 ص : 309

12.
لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ (البقرة : 286 )  خداوند هيچ كس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمى‏كند. (انسان،) هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود كرده است. (مؤمنان مى‏گويند:) پروردگارا! اگر ما فراموش يا خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن! پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه (به خاطر گناه و طغيان،) بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار! و آثار گناه را از ما بشوى! ما را ببخش و در رحمت خود قرار ده! تو مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان‏

13.
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ (آل‏عمران : 159 )  به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏شدند. پس آنها را ببخش و براى آنها آمرزش بطلب! و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد

14.
إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (النور : 5  ) مگر كسانى كه بعد از آن توبه كنند و جبران نمايند (كه خداوند آنها را مى‏بخشد) زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.

*
إِلاَّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ (آل‏عمران : 89  ) مگر كسانى كه پس از آن، توبه كنند و اصلاح نمايند (و در مقام جبران گناهان گذشته برآيند، كه توبه آنها پذيرفته خواهد شد) زيرا خداوند، آمرزنده و بخشنده است‏

*
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحيمٌ (النحل : 119 ) امّا پروردگارت نسبت به آنها كه از روى جهالت، بدى كرده‏اند، سپس توبه كرده و در مقام جبران برآمده‏اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است.

15. فرازی از دعای کمیل. مفاتیح الجنان.


16.  مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام
قَالَ: يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِ إِذَا تَابَ مِنْهَا مَغْفُورَةٌ لَهُ فَلْيَعْمَلِ الْمُؤْمِنُ لِمَا يَسْتَأْنِفُ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ أَمَا  وَ اللَّهِ إِنَّهَا لَيْسَتْ إِلَّا لِأَهْلِ الْإِيمَانِ قُلْتُ فَإِنْ عَادَ بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ عَادَ فِي التَّوْبَةِ قَالَ  يَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ- أَ تَرَى الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ يَنْدَمُ عَلَى ذَنْبِهِ وَ يَسْتَغْفِرُ مِنْهُ وَ يَتُوبُ ثُمَّ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ تَوْبَتَهُ قُلْتُ فَإِنَّهُ فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً يُذْنِبُ ثُمَّ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ فَقَالَ كُلَّمَا عَادَ الْمُؤْمِنُ بِالاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَةِ عَادَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ يَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ فَإِيَّاكَ أَنْ تُقَنِّطَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّه‏ (تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة    ج‏16    ص : 79)   امام باقر عليه السّلام به محمد بن مسلم فرمود: اى محمد بن مسلم! گناهان مؤمن هر گاه از آنها توبه كند آمرزيده مى‏شود، پس مؤمن بايد براى آنچه كه بعد از توبه و مغفرت آغاز مى‏كند عمل كند. هان، به خدا سوگند كه توبه جز براى اهل ايمان نيست.  محمد بن مسلم گويد: عرض كردم: پس اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان، دوباره به گناه باز گردد و دوباره توبه كند چگونه است؟ فرمود: اى محمد بن مسلم! آيا تو مى‏پندارى بنده مؤمنى كه بر گناهش پشيمان مى‏گردد و از آن استغفار و توبه مى‏كند خداوند توبه‏اش را نمى‏پذيرد؟  عرض كردم: آخر او اين كار را بارها انجام داده است گناه مى‏كند سپس توبه و استغفار مى‏كند.  حضرت فرمود: تا زمانى كه مؤمن با استغفار و توبه به سوى خداوند باز مى‏گردد خداوند نيز با مغفرتش به سوى او مى‏آيد و راستى كه خداوند آمرزنده مهربان است، توبه را مى پذيرد و از گناهان در مى‏گذرد پس بر حذر باش از اينكه مؤمنين را از رحمت خداوند مأيوس كنى‏.

17.
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (يونس : 58  ) بگو: «به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند كه اين، از تمام آنچه گردآورى كرده‏اند، بهتر است!»

18 .
وَ هُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ الشورى : 25   او كسى است كه توبه را از بندگانش مى‏پذيرد و بديها را مى‏بخشد، و آنچه را انجام مى‏دهيد مى‏داند

* يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ
(التغابن : 14 ) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشيد و اگر عفو كنيد و چشم بپوشيد و ببخشيد، (خدا شما را مى‏بخشد) چرا كه خداوند بخشنده و مهربان است!

* إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَريبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً
(النساء : 17) پذيرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى‏دهند، سپس زود توبه مى‏كنند. خداوند، توبه چنين اشخاصى را مى ‏پذيرد و خدا دانا و حكيم است.

وَ قَالَ الصَّادِقُ ع خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ بِالنَّاسِ يَوْمَ الْفِطْرِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ يَوْمَكُمْ هَذَا يَوْمٌ يُثَابُ فِيهِ الْمُحْسِنُونَ وَ يَخْسَرُ فِيهِ الْمُسِيئُونَ وَ هُوَ أَشْبَهُ يَوْمٍ بِيَوْمِ قِيَامَتِكُمْ فَاذْكُرُوا بِخُرُوجِكُمْ مِنْ مَنَازِلِكُمْ إِلَى مُصَلَّاكُمْ خُرُوجَكُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّكُمْ وَ اذْكُرُوا بِوُقُوفِكُمْ فِي مُصَلَّاكُمْ وُقُوفَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ رَبِّكُمْ وَ اذْكُرُوا بِرُجُوعِكُمْ إِلَى مَنَازِلِكُمْ رُجُوعَكُمْ إِلَى مَنَازِلِكُمْ فِي الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ أَدْنَى مَا لِلصَّائِمِينَ وَ الصَّائِمَاتِ أَنْ يُنَادِيَهُمْ مَلَكٌ فِي آخِرِ يَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَبْشِرُوا عِبَادَ اللَّهِ فَقَدْ غُفِرَ لَكُمْ مَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِكُمْ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَكُونُونَ فِيمَا تَسْتَأْنِفُون
(روضة الواعظين و بصيرة المتعظين    ج‏2  ص : 352)   امام صادق (ع) فرموده است، امير المؤمنين على (ع) روز عيد فطر خطبه‏يى ايراد كرد و چنين فرمود: «اى مردم! امروز شما روزى است كه در آن به نيكوكاران پاداش داده مى‏شود و بدكاران در آن زيان مى‏كنند. امروز، شبيه‏ترين روزها به قيامت شماست. با بيرون آمدن خود از خانه‏هايتان به مصلاى خود، از بيرون آمدن از گورها و رفتن به پيشگاه خداوند ياد كنيد. و از توقف و ايستادن خود در مصلى، وقوف خود در برابر خدا را ياد كنيد و از بازگشت خود به خانه‏هايتان بازگشت خود را به جهنم و بهشت فرا ياد آريد. و اى بندگان خدا! بدانيد نزديك‏ترين و كمترين چيز كه براى مردان و زنان روزه‏گير فراهم است، اين است كه فرشته‏يى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مى‏دهد كه اى بندگان خدا! بر شما مژده باد كه گناهان گذشته شما آمرزيده شد و بنگريد كه در آينده چگونه خواهيد بود.»

* قال رسول الله صلي الله عليه وآله :
لَلّهُ أفْرَحُ بتَوبةِ عبدِهِ مِن العَقيمِ الوالِدِ، ومِن الضّـالِّ الواجِدِ ، ومِن الظّمآنِ الوارِدِ . (كنز العمّال : 10165) پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : هر آينه شادي خداوند از توبه بنده خود بيشتر است تا شادي نازايي كه بچّه مي آورد وگم كرده اي كه گمشده خود را مي يابد وتشنه اي كه به آب مي رسد. .

 

 2 نظر

انسانیم

20 دی 1390 توسط قلم

زنگ تلفن پدرم، موقع پایان سال، بارها و بارها به صدا در می آید. اقای فلانی…اینقدر پول …آقای فلانی این کار …اقای فلانی … پدرم هم، همیشه با حوصله پاسخشان را می دهد. از او می پرسم: چرا همیشه اخر سال تلفنتون زیاد زنگ می خوره؟ لبخندی می زنه و می گه : همه انسانیم. جوابش را متوحه نشدم. چه ربطی به انسان بودن ما داره. در طول سال زنگ ها کمتر به صدا در می یاد. و گاهی که پدر ، به آنان زنگ می زند، حتی جواب سلامی هم نمی شنود. می گویم چرا؟ می گوید: همه انسانیم. فکر می کنم که چرا وقتی خودشان کار دارند، تماس می گیرند و وقتی دیگران حتی برای احوالپرسی تماس می گیرند، از ترس اینکه کاری داشته باشند، پاسخی نمی دهند؟ همین طور سوال ها در ذهنم ردیف می شد. تا بزرگ تر شدم…

رفته بودم حرم. کنار ضریح حضرت معصومه. علیها السلام..خلوت بود. موقع افطار. خانمی بلند بلند می گفت: خانم، گرفتاریم . مریض داریم. مریضم رو شفا بده. آنقدر ناله هایش عمیق بود که فقط برای او دعا کردم. باز هم گوش دادم. دیگری می گفت همه معتادین را … پسر من رو هم…برایش دعا کردم. اگر چه لایق دعا نیستم. دیگری می گفت: دخترم ازدواج کنه…دیگری خانه و سرپناه…دیگری مال و وسعت رزق…دیگری…نشنیدم کسی بگوید: خانم جان، بی بی جان، متشکرم . با اینکه خیلی حاجت می دهند اما سپاس را نشنیدم. اگر پدرم بود می پرسیدم ازش چرا؟ و او می گفت: همه ما انسانیم.

وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَليلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ 1

هنگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‏ خواند و بسوى او باز مى گردد امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را مى خواند از ياد مى ‏برد و براى خداوند همتايانى قرار مى ‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد بگو: «چند روزى از كفرت بهره‏ گير كه از دوزخيانى!

چقدر زیباست، داشتن درد. داشتن مشکل. داشتن سختی. اگر این ها باعث شود که همیشه به یاد خدا باشی. اگر این ها باعث شود غافل نشوی و جزو دسته کفران نعمت ها و بالتبع دوزخیان نشوی.

خدایا، غفلت از تو را نمی خواهم. اگر قرار است به عافیت و تندرستی غافل باشم، مرا دردی ده که غفلت از یادت نکنم. که تو خود این دعا را به استجابت رسانده ای. چه اینکه مولای من، تو خود گفته ای: .

..و إنّ من عبادي المؤمنين لمن لا يصلح إيمانه إلّا بالسقم و لو صحّت جسمه لأفسده ذلك...2،

و هم از بندگان مؤمن من كسى است كه ايمانش جز به بيمارى اصلاح نمى ‏شود، و اگر تندرست باشد تندرستى ايمانش را تباه مى ‏گرداند،

وقتی بدانم، این بلا و مشکل من، کفاره گناهانم هست 3، این بلا و مشکل من، عامل یاد کردن خدایم هست، آیا راضی از این بلاها و مشکلات نخواهم شد؟ چرا . خواهم شد. راضی ام به قضا و قدرت. الحمد لله.

خدایا، ممنونتم که با بارش نعماتت، مانع می شوی که یادت را فراموش کنم. همواره مربی ام باش. آمین

 

پاورقی:

1. وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَليلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ (زمر 8)نگامى كه انسان را زيانى رسد، پروردگار خود را مى‏ خواند و بسوى او باز مى گردد امّا هنگامى كه نعمتى از خود به او عطا كند، آنچه را به خاطر آن قبلًا خدا را مى خواند از ياد مى‏ برد و براى خداوند همتايانى قرار مى‏دهد تا مردم را از راه او منحرف سازد بگو: «چند روزى از كفرت بهره‏ گير كه از دوزخيانى! (ترجمه آيت الله مكارم )

2. في الحديث القدسي «و إنّ من عبادي المؤمنين لمن يريد الباب من العبادة فأكفّه عنه لئلاّ يدخله عجب فيفسده؟ و إنّ من عبادي المؤمنين لمن لا يصلح إيمانه إلّا بالفقر و لو أغنيته لأفسده، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن لا يصلح إيمانه إلّا بالغنى و لو أفقرته لأفسده ذلك، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن لا يصلح إيمانه إلّا بالسقم و لو صحّت جسمه لأفسده ذلك، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن لا يصلح إيمانه إلّا بالصحّة و لو أسقمته لأفسده ذلك، و إنّى ادبّر عبادي لعلمي بقلوبهم فإنّي عليم خبير» المحجة البيضاء، جلد1، ص: 223 از بندگان مؤمن من كسى است كه مى ‏خواهد پاره‏اى عبادتها را انجام دهد، ليكن من او را از آن باز مى‏دارم. تا خود بينى او را فرا نگيرد و ايمانش را تباه كند و نيز از بندگان مؤمن من كسى است كه ايمانش جز به فقر و نادارى اصلاح نمى‏شود، و اگر او را دارا و توانگر كنم، توانگرى ايمانش را تباه مى‏كند، و هم از بندگان مؤمن من كسى است كه ايمانش جز به بيمارى اصلاح نمى‏شود، و اگر تندرست باشد تندرستى ايمانش را تباه مى‏گرداند، و نيز از بندگان مؤمن من كسى است كه ايمانش جز به تندرستى اصلاح نمى‏شود، و اگر او را بيمار كنم بيمارى ايمانش را تباه مى‏سازد، و من بندگانم را با آگاهى كه به دل و انديشه آنها دارم اداره مى‏كنم، زيرا که من دانا و آگاهم.

3. رسولُ اللّه ِ صلي الله عليه وآله : إنّ المؤمنَ إذا قارَفَ الذُّنوبَ ابتُلِىَ بها بالفَقرِ ، فإن كانَ فى ذلكَ كفّارةٌ لِذُنوبِهِ وإلاّ ابتُلِىَ بالمَرضِ ، فإن كانَ ذلكَ كفّارةً لِذُنوبِهِ وإلاّ ابتُلِىَ بالخَوفِ مِن السُّلطانِ يَطلُبُهُ ، فإن كانَ ذلكَ كفّارةً لِذُنوبِهِ وإلاّ ضُيِّقَ علَيهِ عِندَ خُروجِ نفسِهِ ، حتّي يَلقَي اللّه َ حِينَ يَلقاهُ وما لَهُ مِن ذنبٍ يَدَّعِيهِ علَيهِ فَيَأمُرُ بهِ إلي الجَنَّةِ (بحار الأنوار : 81/199/56 .) پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : هر گاه مؤمن گناه كند ، به سبب آن گناهان گرفتار فقر شود . اگر آن فقر، گناهانش را پاك نكرد، به بيماري مبتلا شود واگر آن هم گناهانش را نزدود، به ترس از تعقيب قدرت حاكمه گرفتار آيد واگر اين نيز گناهانش را پاك نكرد هنگام مردن بسختي جان دهد، تا آن كه سرانجام خدا را بدون گناهي كه به سبب آن بازخواست شود ، ديدار كند ودستور رسد كه او را به بهشت برند .

* الإمامُ الرِّضا عليه السلام : المَرَضُ للمؤمنِ تَطهيرٌ ورَحمَةٌ ، وللكافِرِ تَعذِيبٌ ولَعنَةٌ ، وإنّ المَرَضَ لا يَزالُ بالمؤمنِ حتّي لا يكونَ علَيهِ ذَنبٌ . (ثواب الأعمال : 229/1 ) امام رضا عليه السلام : بيماري براي مؤمن تطهير ورحمت است وبراي كافر، عذاب ولعنت . بيماري همواره با مؤمن هست، تا آن كه گناهانش بكلي پاك شود

* رسولُ اللّه ِ صلي الله عليه وآله : ما أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ ولا حَزَنٍ حتّي الهَمُّ يُهِمُّهُ إلاّ كَفَّرَ اللّه ُ بهِ عَنهُ مِن سيّئاتِهِ . (تحف العقول : 38 .) پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : هيچ رنج ودرد واندوه وحتي نگراني خاطري به مؤمن نرسد جز اين كه خداوند بدان گناهانش را بزدايد .

* رسولُ اللّه ِ صلي الله عليه وآله : إذا كَثُرَت ذُنوبُ المؤمِنِ ولم يَكن لَهُ مِن العَمَلِ ما يُكَفِّرُها ابتَلاهُ اللّه ُ بالحُزنِ لِيُكَفِّرَها بهِ عَنهُ (الدعوات : 120/288 .) پيامبر خدا صلي الله عليه وآله : هر گاه گناهان مؤمن زياد شود واو را عملي نباشد كه آن گناهان را پاك گرداند ، خداوند او را به اندوه مبتلا سازد، تا بدان سبب گناهانش را بزدايد

 1 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

اسلایدر

سلام
خوش آمدید.
ان شاالله که مطالب خوبی رو بتونم ازتون یاد بگیرم و به دعای شما به کار ببندم.
از همه دوستانی که نظر می ذارن و به بنده، نکته جدیدی یاد می دن ممنونم.
یه خواهش هم دارم، نظرات خصوصیتون رو، در موارد خیلی ضروری، برام بزارین.
سپاس.
------------------------------------
مطالب این وبلاگ، از قلم حقیر است و اگر قصور و یا نقصانی دیدید ممنون می شم متذکر شوید.
------------------------------------
شاید بپرسین اسم وبلاگم یعنی چی. تعریفش رو بخونین و مفهومش رو فکر کنین که چرا این رو انتخاب کردم. به نتیجه رسیدید خوشحال می شم با من در میون بزارین
..........
قط‌زن ابزاری است که در آخرین مرحلهٔ تراشیدن قلم‌نی، نوک آن را روی این بستر قرار داده با یک فشار ناگهانی در زاویه مطلوب قطع می‌کنند. قط‌زن در عین حال که باید سخت و غیرقابل انعطاف باشد باید در مقابل قلمتراش کمی نرمش و انعطاف داشته باشد تا به تیغه آن آسیب نرساند.

موضوعات

  • همه
  • اعتقادی
    • خداشناسی
    • انسان شناسی
  • اشعار
  • اخلاقی
  • ارتباط با خدا
  • همه
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس